آدمک !

Subject: Re: آدمک ! Tue Mar 02, 2010 11:31 pm

زندگی مثل بازی حکمه!!....

مهم نیست که دست خوبی نداری....

مهم اینه که یار خوبی داشته باشی؛...

اینطوری شاید حتی بتونی بازی باخته رو ببری...

Subject: Re: آدمک ! Tue Mar 02, 2010 11:37 pm

ساکنان دربا پس از مدتی صدای امواج را نمیشنوند . .. چه تلخ است قصه ی عادت ! . . .

Subject: Re: آدمک ! Wed Mar 03, 2010 11:13 am

پنداشتي ،
چون كوه ، كوه خامش دم سردم ؟
بي درد ، سنگ ساكت بي دردم ؟
- ني ،
قله ام ،
بلندترين قله غرور.
اينك درون سينه من التهاب هاست .

هرگز گمان مبر ،
شد خاطرات تلخ فراموشم
هرچند
نستوه كوه ساكت و سردم
- ليك
ـآتشفشان مرده خاموشم .

Subject: Re: آدمک ! Wed Mar 03, 2010 11:26 am

-من مرغ آتشم
مي سوزم از شراره اين عشق سركشم ،
چون سوخت پيكرم ،
چون شعله هاي سركش جانم فرونشست ،
آنگاه باز از دل خاكستر ،
باردگر تولد من ،
آغاز ميشود .

و من دوباره زندگيم را ،
آغاز ميكنم .

پر ، باز ميكنم .

پرواز ميكنم .

Subject: Re: آدمک ! Wed Mar 03, 2010 3:58 pm

خشنگ بود میترا جونم
تنکس آدمک ! - Page 6 149127

Subject: Re: آدمک ! Wed Mar 03, 2010 4:42 pm

شب تهي از مهتاب ،
شب تهي از اختر ،
ابر خاكستري بي باران پوشانده ،
آسمان را يكسر.

ابر خاكستري بي باران دلگير است ؛
و سكوتِ تو پسِ پرده خاكستري سردِ كدورت افسوس !
......................................................... سخت دلگير تر است .

شوق باز آمدن سوي توام هست ،
-.....اما ،
تلخي سرد كدورت در تو ،
پاي پوينده را هم بسته ؛
ابر خاكستري بي باران ،
راه بر مرغ نگاهم بسته .

Subject: Re: آدمک ! Wed Mar 03, 2010 4:44 pm

در شبان غم تنهايي خويش ،
عابد چشم سخنگوي توام .
من در اين تاريكي ،
من در اين تيره شب جانفرسا،
زائر ظلمت گيسوي توام .

گيسوان تو پريشانتر از انديشه من ،
گيسوان تو شب بي پايان .
جنگل عطر آلود .
شكنِ گيسوي تو ،
موج درياي خيال .
كاش با زورق انديشه شبي ، از شطِ گيسوي مواج تو ، من
بوسه زن بر سرِ هر موج گذر مي‌كردم .
كاش بر اين شطِ مواجِ سياه ،
همه عمر سفر مي كردم .

Subject: Re: آدمک ! Wed Mar 03, 2010 5:06 pm

هيچ کس اشکي براي ما نريخت
هر که با ما بود از ما مي گريخت

چند روزي هست حالم ديدنيست
حال من از اين و آن پرسيدنيست

گاه بر روي زمين زل مي زنم
گاه بر حافظ تفاءل ميزنم

حافظ ديوانه فالم را گرفت
يک غزل آمد که حالم را گرفت:

ما زياران چشم ياري داشتيم
خود غلط بود آنچه مي پنداشتيم

Subject: Re: آدمک ! Thu Mar 04, 2010 4:34 pm

.
.

من از شوق لبخند تو، لبخند زنان

چه سرودها که نخواندم

چه فخرها که به نرگس نفروختم!

آه ، افسوس ــ

که آن دل شادان سخت بپژمرد!

Subject: Re: آدمک ! Fri Mar 05, 2010 1:33 pm

باز من ماندم و خلوتي سرد
خاطراتي ز بگذشته اي دور
ياد عشقي كه با حسرت و درد
رفت و خاموش شد در دل گور

Subject: Re: آدمک ! Fri Mar 05, 2010 1:44 pm

ببخشید وسط پریدم.یه سوال؟ اینا رو کپی پیست میکنید یا از بر میگید؟

Subject: Re: آدمک ! Fri Mar 05, 2010 1:51 pm

اونائي رو كه سرچ ميكنيم كپي پيست

ولي من خودم بيشتر شعر حفظم
واسه دل خودم مينويسم

Subject: Re: آدمک ! Fri Mar 05, 2010 2:01 pm

آفرین.ایولا خداییش.ایکاش منم بلد بودم.به شعر و دکلمه و ... علاقه دارم ولی نتونستم به اکثر علاقه هام برسم.خوش بحالت.
ببخشید که تاپیک رو منحرف کردم.

Subject: Re: آدمک ! Fri Mar 05, 2010 2:05 pm

خواهش .لطف داري.
منم به خيلي از علاقه هام نرسيدم ولي خوب دنياست ديگه

راست ميگي الان ميان بهمون تذكر ميدن ::biggrin:

Subject: Re: آدمک ! Sat Mar 06, 2010 9:59 am

Persy wrote:: ببخشید وسط پریدم.یه سوال؟ اینا رو کپی پیست میکنید یا از بر میگید؟

و خداوند کپی پیست را آفرید آدمک ! - Page 6 Icon_bounce

بسه دیگه اسپم ندین میندازمتون بیرونا آدمک ! - Page 6 Icon_razz

Subject: Re: آدمک ! Sat Mar 06, 2010 10:34 am

سكوتی عظیم تمام وجودم را فرا گرفته بود
مرا لحظه ای میهمان چشمانت كردی
یك نگاه به چشمانت
راهنمایم شد به ابدیت
ای یگانه عشق من ، تا ابد با من باش

Subject: Re: آدمک ! Sat Mar 06, 2010 10:37 am

به شرجی ترین سایه می آرمت

ببین با کدام آیه میخوانمت

غزل مهربان تر شده مهربان

به جان خودت دوست میدارمت

Subject: Re: آدمک ! Sat Mar 06, 2010 10:57 am

بر پلک ها ی من ایستاده است !
مودر موی من
هم شکل دست ها ی من
همرنگ چشمانم ...

چون سنگی پرتاب شده به آسمان ،
در سایه ی من محو می شود !

چشمانش همیشه بازند ،
تا من نخوابم !
رویاهایم در چشمه ای روشن
خورشید را تبخیر می کنند !
مرا می خنداند ،
می گریاند و می خنداند ،
به گفتنم وا می دارد
بی که حرفی
برای گفتن داشته باشم !

Subject: Re: آدمک ! Sat Mar 06, 2010 10:59 am

محروم ز مِهر تو و در ابر ِ غمم

پژمرده ستاره ی تک ِ صبحدمم

شمعم که به ته رسیده ام در شب عمر

می سوزم و از خویشتن خویش کمم

Subject: Re: آدمک ! Sat Mar 06, 2010 11:04 am

ای معنی انتظار یک لحظه بایست ...
دیوانه شدم به خاطرت کافی نیست ...!
یک لحظه بایست و یک جمله بگو ...
تکلیف دلی که عاشقش کردی چیست ...؟

Subject: Re: آدمک ! Sat Mar 06, 2010 11:17 am

نادي جون اين خيلي قشنگ بود :idea2:

Subject: Re: آدمک ! Sat Mar 06, 2010 1:04 pm

میسی نظر لفتته عسیسم آدمک ! - Page 6 149127

Subject: Re: آدمک ! Sat Mar 06, 2010 2:19 pm

ای مرد
.
.
در نگاهت حرف هاییست که تنها با اشک هایت میتوان معنی انها را فهمید

Subject: Re: آدمک ! Sat Mar 06, 2010 2:20 pm

در شب تردید من، برگ نگاه!
می روی با موج خاموشی کجا؟
ریشه ام از هوشیاری خورده آب:
من کجا، خاک فراموشی کجا.

Subject: Re: آدمک ! Sat Mar 06, 2010 2:20 pm

با من بیا،با من به آن ستاره بیا، به آن ستاره بیا که هزاران سالاد انجماد خاک ومقیاس های پوچ زمین دور است... آدمک ! - Page 6 53